آرمان
پیتر جکسون
پیتر جکسون (به انگلیسی: PETER JACKSON) (زاده ۳۱ اکتبر ۱۹۶۱) کارگردان، تهیهکننده، بازیگر و فیلمنامه نویس نیوزیلندی است. او بیشتر بدلیل ساخت سهگانه ارباب حلقهها اثر جان رونالد روئل تالکین برنده جایزه نوبل شناخته شدهاست. او همچنین بخاطر بازسازی فیلم کینگکنگ در سال ۲۰۰۵ و تهیهکنندگی فیلم منطقه ۹ مورد ستایش منتقدان نیز قرار گرفتهاست. اوایل زندگی
جکسون در ۳۱ اکتبر سال ۱۹۶۱ در پوکروآ بی یک منطقه ساحلی نزدیک شهر ولینگتون در کشور نیوزیلند به دنیا آمد. مادرش جوان کارگر یک کارخانه و خانه دار و پدرش ویلیام جکسون یک حسابدار که هردو از مهاجران انگلیسی هستند و پیتر نیز تک فرزند آنان است. او از کودکی عاشق فیلم و موسيقي رپ و با ايران هم رابطه ي خوبي داشت بود و با فیلمهای ری هریهاوزن بزرگ شد. بعد از آنکه دوست خانوادگی جکسون به او یک دوربین فیلمبرداری ۸میلیمتری داد او شروع به ساختن فیلمهای کوتاه به همراه دوستانش کرد. جکسون از کودکی عاشق فیلم کینگ کنگ بود و حدود ۹سالگی تلاش کرد تا با مدلهایی که خود گرفته بود آن را بازسازی کند. جکسون ایده و فکر منظمی در فیلمسازی ندارد اما چیزهایی درمورد تدوین، جلوههای ویژه و مدیریت ساخت از میان آزمایش و خطاهای خودش آموختهاست. جکسون از ده سالگی بعد از دیدن ارباب حلقهها (۱۹۷۸) پی به کار جان رونالد روئل تالکین برد. یک فیلم پرهیجان از رالف بخشی که قسمتی از سه گانه فانتزی تالکین بود. او بعد از تمام شدن دوران مدرسه اش بع عنوان عکاس گراور در روزنامهای در شهر ولینگتون مشغول به کار شد و شروع به فیلمبرداری یک فیلم طولانی خوناشام کرد که درنهایت آن را نیمه کاره رها کرد. دوران ابتدایی کار
بعد از چهارسال (از سال ۱۹۸۳ تا۱۹۸۷) اولین نمایش جکسون به نام بدمزه بشکل اتفاقی در قالب یک فیلم کوتاه کمدی ۹۰دقیقهای درآمد و بسیاری از دوستان جکسون بصورت مجانی در آن بازی کردند. فیلمبرداری بدمزه به آرامی در پایان هفتهها انجام میشد و بعد از اتمام فیلمبرداری جکسون به صورت تمام وقت به کار برروی آن پرداخت. بدمزه روایت بیگانگانی است که به هوس استفاده از انسانها به عنوان غذا به زمین آمدهاند. جکسون در این فیلم دو نقش داشت مثلا در یک سکانس او با خودش میجنگید. درنهایت با سرمایه گذاری دیرهنگام کمیسیون فیلم نیوزلند این فیلم به پایان رسید.بدمزه در ماه میسال ۱۹۸۷ در جشنواره فیلم کن به نمایش درآمد و پس از آن به طورسریع به ۱۲کشور دنیا فروخته شد. درهمین دوران پیتر جکسون شروع به نوشتن فیلمنامه یک فیلم دیگر کرد. او در تجربهای متفاوت با همکاری گروهی متشکل از استفان سینکلر که پیش نویس فیلمنامه را برعهده داشت و فیلمنامه نویسی فرن والش (همسرش) و دنی مولهرن که هم نویسنده و هم بازیگر فیلم بود شروع به نوشتن فیلمنامه کرد که در این میان والش دیرتر از سایر همکارانش به گروه اضافه شد. اما قسمتهایی از فیلمنامه مثل فیلم کابوس در خیابان الم در نمایش فیلم هرگز دیده نشد. به پیشنهاد زامبی فیلم مرده مغز تحت یک بازنویسی گسترده قرار گرفت. فیلم بعدی قابل دیدن جکسون ملاقات با فیبلزها محصول سال۱۹۸۹ بود. نویسندگی این فیلم بوسیله چهار نویسندهای که دربالا به آنان اشاره کردیم انجام شد. یک کمدی کاملا موزیکال که به عروسکهای خیمه شب بازی معروف شدهاست. دراصل فیبلزها قرار بود در قالب یک فیلم کوتاه تلویزیونی ساخته شود اما بعد از اشتیاق غیرمنتظره سرمایه گذاران ژاپنی برای سرمایه گذاری روی این فیلم و همچنین لغو پروژه فیلم مرده مغز آنهم شش هفته قبل از ساختن فیلم فیلمنامه به طور سریع به شکل یک فیلمنامه بلند درآمد. ساخت فیلم با یک بودجه بسیار کم شروع شد. فیبلزها همفتهها در بالای جدول قرارداشت از فیبلزها به عنوان اولین همکاری جکسون با تیم جلوههای ویژه ریچارد تیلور و تانیا رودگر یاد میشود. کسانی که در تمامی فیلمهای بعدی جکسون با او همکاری داشتهاند. اثر بعدی جکسون یک کمدی ترسناک به نام مرده مغز (۱۹۹۲) بود.(در آمریکای شمالی با نام زنده مرده به نمایش درآمد) مرده مغز روایت زامبیهایی را به تصویر میکشد که از پناهگاههای خود خارج شدهاند و قهرمان داستان برای نگه داشتن آنها داخل پناهگاه هایشان تلاش میکند. از خصوصیات برجسته این فیلم جلوههای ویژه آن است مثل ترامواهای کوچک، حرکت و توقفها و جلوههای زیبای ترکیبات خونی. موجودات آسمانی و نقره فراموش شده
موجودات آسمانی محصول سال۱۹۹۴ است. بعد از به شهرت رسیدن جکسون در زمینه تبدیل داستان به تصویر تمام نگاهها به فیلم جدید او که یک شانس برایش تلقی میشد بود. فیلمی که دراصل از یک داستان واقعی الگوبرداری شدهاست یعنی پارکر هولم جنایتکار و جنایتی که با دو دختر نوجوان که یکی از آنها دخترش بود در کرایست چرچ در سال ۱۹۵۰ انجام داد. همکار جکسون فران والش او را ترغیب به ساختن فیلمی از روی این واقعه کرد. از جکسون نقل شدهاست که این فیلم را فقط بخاطر علاقه والش به این داستان ساختهاست. همزمان با شهرت یافتن فیلم جدید جکسون رسانههای جدید نیوزلند نیز شروع به تجسس در زندگی ژولیت هولم یعنی یکی از همان دو دختر نوجوان شدند. نویسندهای که در حال حاضر کتابهای خود را با نام آن پری به چاپ میرساند. جکسون در این فیلم از بازیگرانی همچون ملانی لینسکی در نقش پارکر و کیت وینسلت در نقش هولم استفاده کرد. این فیلم نامزد جوایز اسکار در بخش فیلمنامه شد و همچنین جز ۱۰ اثر برتر سال از دید تایم، گاردین، قاصد صبح سیدنی و قاصد نیوزلند شد. موفقیت مخلوقات آسمانی موجب جلب توجه شرکت میراماکس به کارهای جکسون و درنتیجه نمایش گسترده فیلم در آمریکا و امضای قرارداد به عنوان اولین همکاری بین آنها شد. سال بعد جکسون با همکاری یک فیلمساز ولینگتونی به نام کوستا بوتز شبه مستندی به نام نقره فراموش شده را ساخت. این کار بلندپروازانه که برای تلویزیون ساخته شده بود داستان کولین مک کنتری اولین فیلمساز نیوزلندی را به تصویر میکشد. کسی که او را به عنوان مخترع فیلم رنگی و فیلم ناطق میشناسند و قبل از مرگش برای یک فیلم حماسی یه نام سالوم بسیار تلاش کرده بود. برخی از مردم معتقدند که این فیلم گواهی بر مهارت جکسون و بوتز دربه نمایش درآوردن زندگی نوآوران، پیشگامان و اسطورههای ملی نیوزلند است. در همین دوران نیز پیتر جکسون و فران والش صاحب دو فرزند به نامهای بیلی در سال ۱۹۹۵ و کیتی در سال ۱۹۹۶ شدند. هالیوود، وتا و کمیسیون فیلم
نقاشی از پیتر جکسون که بوسیله کاراکترهای فیلمهایش محاصره شده موفقیت مخلوقات آسمانی، کمک به هموار کردن مسیر دریافت اولین بودجه بزرگ برای ساخت فیلم هالیوودی جکسون کرد. ترس آفرینان که بازیگرانی چون مایکل جی فاکس در آن به ایفای نقش پرداختهاند در سال ۱۹۹۶ ساخته شد. این فیلم تا حدی نیز از سوی یک تهیه کننده آمریکایی به نام رابرت زمکیس حمایت میشد. جکسون اجازه ساخت کامل این فیلم کمدی ترسناک را در کشور نیوزلند گرفت در حالیکه آغاز ساخت این فیلم از یک شهر شمالی در آمریکا آغاز شد. این زمان فرصتی استثنایی برای تحول در کارهای جکسون و وتا ورکشیپ، کمپانی جلوههای ویژه (که موسس آن کسی است که در مخلوقات آسمانی جورج پورت بود) که معمولاً با جکسون همکاری داشتهاند. وتا که نام جکسون را به عنوان همکار اول و همیشگی خود یدک میکشد در این دوران رشد قابل توجهی در زمینه ترکیب جلوههای فیزیکی و دیجیتالی پیدا کرد. ترس آفرینان از لحاظ فروش به موفقیت قابل توجهی دست نیافت.برخی منتقدین معتقدند که یاس و نا امیدی نمایش داده شده در فیلم نسبت به قوه خیال پرهرج و مرج جکسون و فیلمهای قبلی وی کمتر بود و همچنین در فیلمنامه نیز پیشرفت چشمگیری حس نمیشد. در فوریه سال ۱۹۹۷ جکسون از مجله نیوزلندی The Listener بخاطر تهمتی به او زده بود از طریق قانون شکایت کرد. این مجله ادعا کرده بود ترس آفرینان برای خراب کردن فیلم دیگران ساخته شدهاست. در پایان هم این قضیه پیگیری نشد. در همین زمان پروژه بازسازی فیلم کینگ کنگ توسط کمپانی یونیورسال استودیوز به وقت دیگری موکول شد که یکی از دلایل آن ساخت یک فیلم گوریلی دیگر به نام Mighty Joe Young بود که هنوز در دست ساخت بود. بنظر نمیآمد که این دوران تحول برای جکسون کاملا خوشایند بوده باشد. این دوران زمانی بود که بیشترین تنش میان جکسون و کمیسیون فیلم نیوزلند از زمانی که آن بودجه هنگفتی به جکسون تازه کار برای ملاقات با فیبلزها اختصاص داده شده بود شکل گرفت. جکسون ادعا کرده بود که کمیسیون قصد اخراج وی از پروژه فیبلزها را داشته درحالی که کمیسیون فیلم نیوزلند در گذشته با طرح سرمایه گذاری بر روی ۳فیلم بعدی جکسون موافقت کرده بود. در سال ۱۹۹۷ آقای کارگردان یک نقد طولانی در نکوهش کمیسیون در ضمیمه یک مجله به چاپ رساند. نقدی که او دلایلش را تصمیمگیریهای متناقض توسط افراد بی صلاحیت دانشته بود. کارگردانی
جکسون ابتدا فقط فیلمهای کمدی و ترسناک به عنوان یک کارگردان معمولی میساخت. اما بعد از ساخت ارباب حلقهها به شهرت جهانی و محبوبیت بین مردم و منتقداین شد. اما قطعا بهترین فیلم کارنامه او فیلم ارباب حلقهها: بازگشت پادشاه است. این فیلم با فروش ۱٬۱۱۹٬۱۱۰٬۹۴۱ پرفروشترین فیلم جهان بعد از آواتار و تایتانیک محسوب میشود. این فیلم حتی در حیطه اسکار هم با تایتانیک به رقابت میپردازد. این فیلم در سال ۲۰۰۴ نامزد ۱۱ اسکار بود که همه را برد. (از جمله بهترین کارگردانی را) تهیه کنندگی
جکسون علاوه بر کارگردانی به تهیه کنندگی هم میپردازد. او تهیه کننده اکثر فیلمهای مهمش (سه گانه ارباب حلقهها) میباشد. اما تهیه کننده فیلمهای دیگری که کارگردانی نکرده (مثل فیلم ناحیه ۹) نیز میباشد. دو پروژه در دست
پیتر جکسون قرار است در سال ۲۰۱۱ تهیه کنندگی فیلم ماجراهای تنتن: راز اسب شاخدار را بر عهده بگیرد. نکته جالب اینکه استیون اسپیلبرگ نیز کارگردانی این فیلم را برعهده میگیرد. این یک کارگردانی از کمیکی بزرگ حاصل همکاری دو کارگردان بزرگ خواهد بود. اما پروژه بعدی او که قرار است نویسندگی فیلمنامه اش را هم بر عهده داشته باشد، فیلمی اقتباسی از مجموعه کتابهای هابیت اثر جی.آر.آر.تاکین خالق ارباب حلقه هاست که تخمین خورده در کریسمسهای ۲۰۱۲ و ۲۰۱۱ اکران خواهد شد.
پیتر جکسون (به انگلیسی: PETER JACKSON) (زاده ۳۱ اکتبر ۱۹۶۱) کارگردان، تهیهکننده، بازیگر و فیلمنامه نویس نیوزیلندی است. او بیشتر بدلیل ساخت سهگانه ارباب حلقهها اثر جان رونالد روئل تالکین برنده جایزه نوبل شناخته شدهاست. او همچنین بخاطر بازسازی فیلم کینگکنگ در سال ۲۰۰۵ و تهیهکنندگی فیلم منطقه ۹ مورد ستایش منتقدان نیز قرار گرفتهاست. اوایل زندگی
جکسون در ۳۱ اکتبر سال ۱۹۶۱ در پوکروآ بی یک منطقه ساحلی نزدیک شهر ولینگتون در کشور نیوزیلند به دنیا آمد. مادرش جوان کارگر یک کارخانه و خانه دار و پدرش ویلیام جکسون یک حسابدار که هردو از مهاجران انگلیسی هستند و پیتر نیز تک فرزند آنان است. او از کودکی عاشق فیلم و موسيقي رپ و با ايران هم رابطه ي خوبي داشت بود و با فیلمهای ری هریهاوزن بزرگ شد. بعد از آنکه دوست خانوادگی جکسون به او یک دوربین فیلمبرداری ۸میلیمتری داد او شروع به ساختن فیلمهای کوتاه به همراه دوستانش کرد. جکسون از کودکی عاشق فیلم کینگ کنگ بود و حدود ۹سالگی تلاش کرد تا با مدلهایی که خود گرفته بود آن را بازسازی کند. جکسون ایده و فکر منظمی در فیلمسازی ندارد اما چیزهایی درمورد تدوین، جلوههای ویژه و مدیریت ساخت از میان آزمایش و خطاهای خودش آموختهاست. جکسون از ده سالگی بعد از دیدن ارباب حلقهها (۱۹۷۸) پی به کار جان رونالد روئل تالکین برد. یک فیلم پرهیجان از رالف بخشی که قسمتی از سه گانه فانتزی تالکین بود. او بعد از تمام شدن دوران مدرسه اش بع عنوان عکاس گراور در روزنامهای در شهر ولینگتون مشغول به کار شد و شروع به فیلمبرداری یک فیلم طولانی خوناشام کرد که درنهایت آن را نیمه کاره رها کرد. دوران ابتدایی کار
بعد از چهارسال (از سال ۱۹۸۳ تا۱۹۸۷) اولین نمایش جکسون به نام بدمزه بشکل اتفاقی در قالب یک فیلم کوتاه کمدی ۹۰دقیقهای درآمد و بسیاری از دوستان جکسون بصورت مجانی در آن بازی کردند. فیلمبرداری بدمزه به آرامی در پایان هفتهها انجام میشد و بعد از اتمام فیلمبرداری جکسون به صورت تمام وقت به کار برروی آن پرداخت. بدمزه روایت بیگانگانی است که به هوس استفاده از انسانها به عنوان غذا به زمین آمدهاند. جکسون در این فیلم دو نقش داشت مثلا در یک سکانس او با خودش میجنگید. درنهایت با سرمایه گذاری دیرهنگام کمیسیون فیلم نیوزلند این فیلم به پایان رسید.بدمزه در ماه میسال ۱۹۸۷ در جشنواره فیلم کن به نمایش درآمد و پس از آن به طورسریع به ۱۲کشور دنیا فروخته شد. درهمین دوران پیتر جکسون شروع به نوشتن فیلمنامه یک فیلم دیگر کرد. او در تجربهای متفاوت با همکاری گروهی متشکل از استفان سینکلر که پیش نویس فیلمنامه را برعهده داشت و فیلمنامه نویسی فرن والش (همسرش) و دنی مولهرن که هم نویسنده و هم بازیگر فیلم بود شروع به نوشتن فیلمنامه کرد که در این میان والش دیرتر از سایر همکارانش به گروه اضافه شد. اما قسمتهایی از فیلمنامه مثل فیلم کابوس در خیابان الم در نمایش فیلم هرگز دیده نشد. به پیشنهاد زامبی فیلم مرده مغز تحت یک بازنویسی گسترده قرار گرفت. فیلم بعدی قابل دیدن جکسون ملاقات با فیبلزها محصول سال۱۹۸۹ بود. نویسندگی این فیلم بوسیله چهار نویسندهای که دربالا به آنان اشاره کردیم انجام شد. یک کمدی کاملا موزیکال که به عروسکهای خیمه شب بازی معروف شدهاست. دراصل فیبلزها قرار بود در قالب یک فیلم کوتاه تلویزیونی ساخته شود اما بعد از اشتیاق غیرمنتظره سرمایه گذاران ژاپنی برای سرمایه گذاری روی این فیلم و همچنین لغو پروژه فیلم مرده مغز آنهم شش هفته قبل از ساختن فیلم فیلمنامه به طور سریع به شکل یک فیلمنامه بلند درآمد. ساخت فیلم با یک بودجه بسیار کم شروع شد. فیبلزها همفتهها در بالای جدول قرارداشت از فیبلزها به عنوان اولین همکاری جکسون با تیم جلوههای ویژه ریچارد تیلور و تانیا رودگر یاد میشود. کسانی که در تمامی فیلمهای بعدی جکسون با او همکاری داشتهاند. اثر بعدی جکسون یک کمدی ترسناک به نام مرده مغز (۱۹۹۲) بود.(در آمریکای شمالی با نام زنده مرده به نمایش درآمد) مرده مغز روایت زامبیهایی را به تصویر میکشد که از پناهگاههای خود خارج شدهاند و قهرمان داستان برای نگه داشتن آنها داخل پناهگاه هایشان تلاش میکند. از خصوصیات برجسته این فیلم جلوههای ویژه آن است مثل ترامواهای کوچک، حرکت و توقفها و جلوههای زیبای ترکیبات خونی. موجودات آسمانی و نقره فراموش شده
موجودات آسمانی محصول سال۱۹۹۴ است. بعد از به شهرت رسیدن جکسون در زمینه تبدیل داستان به تصویر تمام نگاهها به فیلم جدید او که یک شانس برایش تلقی میشد بود. فیلمی که دراصل از یک داستان واقعی الگوبرداری شدهاست یعنی پارکر هولم جنایتکار و جنایتی که با دو دختر نوجوان که یکی از آنها دخترش بود در کرایست چرچ در سال ۱۹۵۰ انجام داد. همکار جکسون فران والش او را ترغیب به ساختن فیلمی از روی این واقعه کرد. از جکسون نقل شدهاست که این فیلم را فقط بخاطر علاقه والش به این داستان ساختهاست. همزمان با شهرت یافتن فیلم جدید جکسون رسانههای جدید نیوزلند نیز شروع به تجسس در زندگی ژولیت هولم یعنی یکی از همان دو دختر نوجوان شدند. نویسندهای که در حال حاضر کتابهای خود را با نام آن پری به چاپ میرساند. جکسون در این فیلم از بازیگرانی همچون ملانی لینسکی در نقش پارکر و کیت وینسلت در نقش هولم استفاده کرد. این فیلم نامزد جوایز اسکار در بخش فیلمنامه شد و همچنین جز ۱۰ اثر برتر سال از دید تایم، گاردین، قاصد صبح سیدنی و قاصد نیوزلند شد. موفقیت مخلوقات آسمانی موجب جلب توجه شرکت میراماکس به کارهای جکسون و درنتیجه نمایش گسترده فیلم در آمریکا و امضای قرارداد به عنوان اولین همکاری بین آنها شد. سال بعد جکسون با همکاری یک فیلمساز ولینگتونی به نام کوستا بوتز شبه مستندی به نام نقره فراموش شده را ساخت. این کار بلندپروازانه که برای تلویزیون ساخته شده بود داستان کولین مک کنتری اولین فیلمساز نیوزلندی را به تصویر میکشد. کسی که او را به عنوان مخترع فیلم رنگی و فیلم ناطق میشناسند و قبل از مرگش برای یک فیلم حماسی یه نام سالوم بسیار تلاش کرده بود. برخی از مردم معتقدند که این فیلم گواهی بر مهارت جکسون و بوتز دربه نمایش درآوردن زندگی نوآوران، پیشگامان و اسطورههای ملی نیوزلند است. در همین دوران نیز پیتر جکسون و فران والش صاحب دو فرزند به نامهای بیلی در سال ۱۹۹۵ و کیتی در سال ۱۹۹۶ شدند. هالیوود، وتا و کمیسیون فیلم
موفقیت مخلوقات آسمانی، کمک به هموار کردن مسیر دریافت اولین بودجه بزرگ برای ساخت فیلم هالیوودی جکسون کرد. ترس آفرینان که بازیگرانی چون مایکل جی فاکس در آن به ایفای نقش پرداختهاند در سال ۱۹۹۶ ساخته شد. این فیلم تا حدی نیز از سوی یک تهیه کننده آمریکایی به نام رابرت زمکیس حمایت میشد. جکسون اجازه ساخت کامل این فیلم کمدی ترسناک را در کشور نیوزلند گرفت در حالیکه آغاز ساخت این فیلم از یک شهر شمالی در آمریکا آغاز شد. این زمان فرصتی استثنایی برای تحول در کارهای جکسون و وتا ورکشیپ، کمپانی جلوههای ویژه (که موسس آن کسی است که در مخلوقات آسمانی جورج پورت بود) که معمولاً با جکسون همکاری داشتهاند. وتا که نام جکسون را به عنوان همکار اول و همیشگی خود یدک میکشد در این دوران رشد قابل توجهی در زمینه ترکیب جلوههای فیزیکی و دیجیتالی پیدا کرد. ترس آفرینان از لحاظ فروش به موفقیت قابل توجهی دست نیافت.برخی منتقدین معتقدند که یاس و نا امیدی نمایش داده شده در فیلم نسبت به قوه خیال پرهرج و مرج جکسون و فیلمهای قبلی وی کمتر بود و همچنین در فیلمنامه نیز پیشرفت چشمگیری حس نمیشد. در فوریه سال ۱۹۹۷ جکسون از مجله نیوزلندی The Listener بخاطر تهمتی به او زده بود از طریق قانون شکایت کرد. این مجله ادعا کرده بود ترس آفرینان برای خراب کردن فیلم دیگران ساخته شدهاست. در پایان هم این قضیه پیگیری نشد. در همین زمان پروژه بازسازی فیلم کینگ کنگ توسط کمپانی یونیورسال استودیوز به وقت دیگری موکول شد که یکی از دلایل آن ساخت یک فیلم گوریلی دیگر به نام Mighty Joe Young بود که هنوز در دست ساخت بود. بنظر نمیآمد که این دوران تحول برای جکسون کاملا خوشایند بوده باشد. این دوران زمانی بود که بیشترین تنش میان جکسون و کمیسیون فیلم نیوزلند از زمانی که آن بودجه هنگفتی به جکسون تازه کار برای ملاقات با فیبلزها اختصاص داده شده بود شکل گرفت. جکسون ادعا کرده بود که کمیسیون قصد اخراج وی از پروژه فیبلزها را داشته درحالی که کمیسیون فیلم نیوزلند در گذشته با طرح سرمایه گذاری بر روی ۳فیلم بعدی جکسون موافقت کرده بود. در سال ۱۹۹۷ آقای کارگردان یک نقد طولانی در نکوهش کمیسیون در ضمیمه یک مجله به چاپ رساند. نقدی که او دلایلش را تصمیمگیریهای متناقض توسط افراد بی صلاحیت دانشته بود. کارگردانی
جکسون ابتدا فقط فیلمهای کمدی و ترسناک به عنوان یک کارگردان معمولی میساخت. اما بعد از ساخت ارباب حلقهها به شهرت جهانی و محبوبیت بین مردم و منتقداین شد. اما قطعا بهترین فیلم کارنامه او فیلم ارباب حلقهها: بازگشت پادشاه است. این فیلم با فروش ۱٬۱۱۹٬۱۱۰٬۹۴۱ پرفروشترین فیلم جهان بعد از آواتار و تایتانیک محسوب میشود. این فیلم حتی در حیطه اسکار هم با تایتانیک به رقابت میپردازد. این فیلم در سال ۲۰۰۴ نامزد ۱۱ اسکار بود که همه را برد. (از جمله بهترین کارگردانی را) تهیه کنندگی
جکسون علاوه بر کارگردانی به تهیه کنندگی هم میپردازد. او تهیه کننده اکثر فیلمهای مهمش (سه گانه ارباب حلقهها) میباشد. اما تهیه کننده فیلمهای دیگری که کارگردانی نکرده (مثل فیلم ناحیه ۹) نیز میباشد. دو پروژه در دست
پیتر جکسون قرار است در سال ۲۰۱۱ تهیه کنندگی فیلم ماجراهای تنتن: راز اسب شاخدار را بر عهده بگیرد. نکته جالب اینکه استیون اسپیلبرگ نیز کارگردانی این فیلم را برعهده میگیرد. این یک کارگردانی از کمیکی بزرگ حاصل همکاری دو کارگردان بزرگ خواهد بود. اما پروژه بعدی او که قرار است نویسندگی فیلمنامه اش را هم بر عهده داشته باشد، فیلمی اقتباسی از مجموعه کتابهای هابیت اثر جی.آر.آر.تاکین خالق ارباب حلقه هاست که تخمین خورده در کریسمسهای ۲۰۱۲ و ۲۰۱۱ اکران خواهد شد.
|